سریال مادام سکرتاری
کشته شدن وزیر خارجه ایران حین مذاکرات
سریال خانم وزیر تولید آمریکاست و از شبکه سیبیاس این کشور پخش شد. تا کنون یک فصل (22 قسمت) از این سریال پخش شده و زندگی حرفهای و شخصی (خانم) وزیر امور خارجه کشور آمریکا را نشان میدهد. این وزیر سعی دارد
سریال خانم وزیر تولید آمریکاست و از شبکه سیبیاس این کشور پخش شد. تا کنون یک فصل (22 قسمت) از این سریال پخش شده و زندگی حرفهای و شخصی (خانم) وزیر امور خارجه کشور آمریکا را نشان میدهد. این وزیر سعی دارد دیپلماسی بینالمللی، سیاستهای دفتری و زندگی پیچیده خانوادگیاش را متعادل نگاه دارد. این پروژه با حمایت "سیبیاس" تلویزیون "استودیوز" و "رولیشنز اینترتینمنت" ساخته شده است. از قسمت چهاردهم سریال خانم وزیر (Madam Secretary)، وی بیشتر درگیر موضوع ایران میشود و همه چیز حول موضوع مذاکرات صلح با ایران که به اعتقاد دولت آمریکا (در سریال) بزرگترین مذاکرات صلح تاریخ خواهد شد، میگردد. در این گزارش، به سراغ این مبحث مهم یعنی قسمتهای 14 تا 22 میرویم:
در ابتدا، به نکات کلیدی این مجموعه اشاره میکنیم:
محور اصلی در طول این سریال، آماده شدن ایران برای حضور پای میز مذاکره بوده در حالی که مقامات آمریکا، تهدیدات نظامی خود را به عنوان چماق، همچنان بر سر ایرانیان نگاه داشتهاند. این توافق به گونهای نمایش داده میشود که سعی دارد خطر جهانی ایران را کاهش داده اما تا حد کمی موفق به این کار میشود. از سویی دیگر مقامات نظامی و مذهبی ایران با این توافق مخالف بوده و در آمریکا نیز عدهای به دنبال از بین بردن توافق هستند.این سریال با ترور یک جاسوس ایرانی سازمان سیا به عنوان تایید وجود نیروهای تندروی آمریکایی در ایران سعی بر خائن نشان دادن نیروهای امنیتی ایران دارد.
معرفی رییس جمهور و وزیر خارجه ایران به عنوان افراد قابل گفتگو و دارای پتانسیل صلح اما در عین حال اخموی سیاسی و ایدئولوژیگرا. این قسمت از سریال تلاش دارد تا مسئولان رده بالای ایرانی را در پیش چشم مخاطب خود تبدیل به یک وطنفروش کند.
معرفی تروریستهای سازمان سیا به عنوان سربازان وطن و تصویرسازی از کودتاچیان این سازمان به عنوان "دلسوزانی که راه اشتباه در پیش گرفتهاند و البته شاید هم درست میگویند(!)".
تاکید بر نقش اپوزیسیون ایرانی و البته غیر قابل اعتماد بودن سران جاهطلب و خیالپرور آن.
تاکید بر تعاقب حوادث تروریستی ایران به عنوان کشوری با پتانسیل تروریسم و تلقین ایرانهراسی از راه علائم، نشانهها، و رفتار شخصیتهای داستان.
تاکید بر شخصیت دلسوز سران دولت آمریکا و تزریق آن به ذهن مخاطب آمریکایی و ایرانی.
مدیر و مدبر نشان دادن وزیر خارجه آمریکا .
ایجاد این سوال بزرگ در ذهن مخاطب که آیا با وجود صلح بزرگ باز هم میشود به ایران پنهانکار و ترسناک اعتماد کرد؟
این سریال، از قسمت یکم تا قسمت 13، فقط در برخی قسمتها به موضوع ایران پرداخته است. این قسمتها، روایتگر شخصیت خانم وزیر به عنوان دلسوز جامعه آمریکا و صلح بینالمللی و یکی از ارکان تلاش برای حصول به یک فضای متعادل با ایران هستند. الیزابت مککورد -خانم وزیر- طی چند موفقیت سیاسی و اطلاعاتی در نظر جامعه و رییس جمهور آمریکا به محبوبیت بیشتری دست مییابد تا اینکه از قسمت 14 با چالشهای بزرگتری -به زعم خود- روبرو میشود که سهم اصلی آن به ایران اختصاص دارد. با این توصیف، شما را در جریان گزارش پیش رو قرار میدهیم.
جلسهای با حضور مثلث عملیات در دفتر جکسون برگزار میشود. تصمیم گرفته میشود که موضوع مسکوت بماند. اما با اعلام تلویزیون ترکیه مبنی بر دست داشتن آمریکا در این اقدام، مککورد بلافاصله تصمیم به طرح موضوع برای رییس جمهور میکند. خانم وزیر در این جلسه پیشنهاد دیدار با مقامات ترکیه در خاک آن کشور را مطرح میسازد اما جکسون و مانزی مخالفت میکنند. مککورد دوباره در مورد اینکه آمریکا موجب مرگ دو تن از شهروندان این کشور شده و به تمامیت ارضی آن کشور احترام نگذاشته توضیح میدهد و لذا موافقت رییس جمهور برای سفر به ترکیه را میگیرد.
مککورد (خانم وزیر)، مانزی، جکسون (عینک به چشم)، و رییس جمهور (پشت به تصویر)
در سوی دیگر، دیزی که سخنگوی وزارت خارجه است، در روبرویی با خبرنگاران کنجکاو دچار مشکل شده است. خبرنگاران از او میپرسند که برت بوریس -مامور سیا- در آنجا چه میخواسته و چرا اصلا باید یک شهروند ایرانی ربوده شود؟ و وی پاسخی کاملا مجهول و حماقتبار را عرضه میکند: "دولت آمریکا خبر ندارد که بوریس آنجا چه میخواسته است".
از چپ به راست: دیزی دروغ میگوید، خبرنگار با شک عمیق نگاهاش میکند، سپس با نگاهش پنهانکاری و دروغ کثیف دیزی را به رخش میکشد، و نهایتا نگاه معنادار دیزی که حکایت از خیلی چیزها دارد
ژولیت که به همراه خانم وزیر به ترکیه سفر کرده است، از طریق منبع اطلاعاتی خود در پلیس ترکیه، تصاویری از سمیلا پس از مرگ را به دست میآورد. در یکی از تصاویر، لپ تاپ درون کولهپشتی سمیلا مشخص است. اما پلیس ترکیه هم به دلیل رمزگذاری شدن لپ تاپ خبر از محتوای درون آن ندارد. در پایان این گفتگو، خانم وزیر مککورد ابراز امیدواری میکند که لپ تاپ به دست "نا اهل" نیافتد.در دیدار مککورد و اوزان جان اوغلو -وزیر خارجه ترکیه- وی تقاضای رد لپ تاپ به آمریکا را با وی مطرح میکند. جان اوغلو خشمگین شده و به بیتوجهی وی در مورد مرگ دو شهروند ترک و تاکید بر تحویل لپ تاپ به شدت انتقاد میکند و به کنایه به او میگوید که از آنجایی که عملیات جاسوسی از کشورهای دیگر برای آمریکا کاری ندارد، این کشور میتواند با اجرای یک "عملیات طوفان" دیگر، به محتوای لپ تاپ دست یابد.
زاهد جوانی؛ وزیر خارجه ایران در سریال
فردای آن روز جلسهای میان مک کورد و اوزان جان اوغلو برگزار میشود و وی موافقت رییس جمهور ترکیه با پیشنهاد آمریکا در ازای تحویل جسد بوریس و اعلام تلویزیونی عدم دخالت آمریکا در آن حادثه را اعلام میکند. اما وزیر امور خارجه آمریکا لپ تاپ را میخواهد. جان اوغلو در جواب به او میگوید که درست است که ایرانیها برای ما دوست نیستند اما ما میخواهیم تمام انتخابهایمان باز باشد. او این گفتگو را پایان یافته دانسته و در واکنش به پیشنهاد مککورد مبنی بر تحویل یک نسخه کپی از محتویات هارد درایو لپ تاپ، میگوید که ایرانیها خواهند فهمید و چنین ریسکی منطقی نیست.
فردای آن روز، خانم وزیر مککورد خسته و مستاصل از مذاکرات بینتیجه با ترکها، در حال ورود به فرودگاه است که تعدادی خودرو بر سر راه وی و محافظاناش ظاهر میشوند. محافظان هر دو طرف بر روی هم اسلحه گشوده و ناگهان با خروج زاهد جوانی از خودروی خود، خانم وزیر به نیروهای خود اعلام آتشبس میکند. جوانی به طرف خانم وزیر آمده و وی وزیر امور خارجه ایران را با لحنی دوستانه "زاهد" خطاب میکند و جوانی هم در پاسخ میگوید "خانم وزیر". سپس فلش مموری حاوی اطلاعات لپ تاپ سمیلا را به وی داده و اذعان میکند که در مورد خانم وزیر اشتباه میکرده است. او ادامه میدهد که در هر دو کشور کسانی هستند که نمیگذارند مذاکرات هستهای و مذاکرات صلح به انجام برسد و خواستار یک جنگ هستند. اما با توجه به اینکه یک بار در سفارت کانادا هر دو توافقاتی در مورد شکستدادن این افراد داشتند، حالا با نیروی اتحاد این مهم را شکل میدهند.
محتوای حاوی لپ تاپ نشان از دهها ایمیل رمزگذاری شده سمیلا به اندرو مانزی و بالعکس دارد و این موضوع در اتاق کار رییس جمهور از سوی خانم وزیر که شخص رییس جمهور و جکسون هم حضور دارند مطرح میشود. پس از اینکه رییس جمهور علت خیانت این رییس سیا را جویا میشود، وی در پاسخ میگوید که وی در روز معارفه به او گفته بود که اصلیترین وظیفه سازمان نیل به یک "ایران غیر هستهای" است. سپس از عواملی در ایران و سایر نقاط سخن به میان میآورد که نیل به هدف را ممکن میسازند. پس از گفتگوی بینالطرفین، مشخص میگردد که مانزی طرح یک کودتا را دیده است. کودتایی که منجر به براندازی حکومت جمهوری اسلامی و برچیده شدن روحانیها برای همیشه شود. رییس جمهور به شدت عصبانی شده و این عمل او را احمقانهترین کار ممکن در بحبوحه مذاکرات صلح با ایران میخواند. مانزی در واکنش میگوید که توافق صلح فقط برای چند ماه و شاید چند سال بر روی کاغذ اعتبار دارد. چرا که تا وقتی این حکومت در ایران بر سر کار است، نمیتوان کاری از پیش برد و حالا فرصتی است که رییس جمهور وارد عمل شود و همه چیز را تمام کند. رییس جمهور نمیپذیرد و مانزی هم به او یادآور میشود که دیگر خیلی دیر شده، چرا که کودتا در حال جریان بوده و دیگر کاری از دست هیچکس بر نمیآید. در آخر، رییس جمهور دستور حصر خانگی وی با شدیدترین تدابیر امنیتی را میدهد.
در بحث میان مثلث تصمیمگیری (رییس جمهور، جکسون، و خانم وزیر)، از سوی جکسون پیشنهاد میشود که موضوع با ایرانیها مطرح گردد. خانم وزیر اعلام میکند که این امر ممکن نیست. چرا که با توجه به مصلحتگرا بودن جوانی، او گمان میکند که آمریکاییها میخواهند جهت تلطیف فضا خودشیرینی کنند؛ او بر نیاز به جزییات عملیاتی جهت اثبات این به ایرانیها که دولت آمریکا پشت این طرح کودتا نبوده، تاکید میکند. مککورد پیشنهاد میدهد که با طرح وی کلید عملیاتهای کودتا کشف و به سمع و نظر رییس جمهور برسد. لذا، عملیات نفوذ به ناگفتهها و رازها آغاز میگردد.
خانم وزیر موضوع را با کادر خود در میان میگذارد. او علت مرگ مارش –وزیر خارجه قبلی- را نه تصادف که یک ترور میداند. اما نمیداند که مارش که یکی از عوامل اصلی طرح کودتا در ایران بوده، چرا کشته شده است. او سپس از کادر خود کمک میخواهد که بداند چه کسی پشت همه این برنامهها است.
جلسه دیدار با علینژاد جاهطلب، خانم وزیر را به این تفکر سوق میدهد که عملا بهترین گزینه راه حل دیپلماتیک است؛ لذا در گفتگو با پرزیدنت دالتون و راسل جکسون، رییس جمهور را برای سفر به ایران جهت جلوگیری از هر گونه کودتا مجاب میکند. رییس جمهور میپذیرد اما این امر را خطرناک و آخرین فرصت مک کورد مینامد. از طرفی، همسر مککورد که هنری مککورد نام دارد و استاد فلسفه است، سفر او به ایران را خطرناکترین سفر عمرش میخواند و از خانم وزیر میخواهد که صرفنظر کند (ایران هراسی)، چرا که معتقد است آنقدر در ایران افراد رادیکال وجود دارد که تشنه به خون او باشند.
خانواده زاهد و شباهت کامل آنها به هندیها (احتمالا کارگردان آمریکایی با کمبود بازیگر ایرانیالاصل و یا فقدان شناخت ایرانیها روبرو بوده است)
در همین اثنا، حمله تروریستی به خانه جوانی رخ میدهد. وزیر خارجه ایران کشته میشود و مککورد به لطف جانفشانی فرد کول -محافظش- زنده میماند.
مک کورد در پناهگاه / فقط باید اضافه کرد که ظاهرا کارگردان با فرهنگ حجاب در ایران اصلا آشنایی نداشته چرا که باید پرسید که زن بیحجاب که احتمالا جزئی از ماموران امنیتی، افسران نظامی و یا مقامات دولتی ایران است، با این ظاهر در این میان چه میکند؟!
دیدار شیراز از خانم وزیر در پناهگاه
پیکر زاهد جوانی
منبع مقاله : مشرق نیوز
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}